نصب اپلیکیشن

صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
2 سال قبل
0

درس یازدهم

خاک آزادگان

  • شاعر: سپیده کاشانی
  • قالب: غزل (چامه) اجتماعی

 

به خون گر کشی خاک من دشمن من                بجوشد گل اندر گل از گلشن من

قلمرو فکری:

ای دشمن من! اگر بخواهی سرزمین من را به خون بکشی و آن را نیست و نابود کنی، جوانان بسیاری هستند که در این سرزمین می جوشند و رویاروی تو می ایستند

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

گر

اگر

گلشن

گلخانه، گلستان، گلزار

بیت ß   3 جمله

قلمرو ادبی:

دشمن و گلشن ß   قافیه (من ß   ردیف)

خاک ß   مجاز از سرزمین

به خون کشیدن ß   کنایه از کشتن و نابود کردن

گل ß   استعاره از جوانان جانباز

گل اندر گل ß   کنایه از فراوان

خاک، گل و گلشن ß   تناسب

حرف «گ» ß   واج آرایی

گلشن ß   استعاره از میهن یا گور

گل بجوشد ß   استعاره پنهان

پیام:

ستیز با دشمن

 

تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی              جدا سازی ای خصم، سر از تن من

کجا می‌توانی ز قلبم ربایی                    تو عشق میان من و میهن من؟

قلمرو فکری:

اگر تن من را بسوزانی و به من تیر بزنی، ای دشمن ! اگر سر از تن من جدا کنی.

هرگز نمی توانی عشق میان من و میهنم را از من بربایی و بگیری.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

سوختن

سوزاندن

به تیر دوختن

تیر زدن

خصم

دشمن 

به تیرم بدوزی

من را با تیر بدوزی

کجا

چگونه

ربودن

دزدیدن، سریع گرفتن

بیت اول ß   4 جمله

بیت دوم ß   2 جمله

به تیرم بدوزی ß   جهش ضمیر «ـم»

بیت دوم ß   پرسش انکاری

قلمرو ادبی:

بیت اول ß   تن ß   قافیه (من ß   ردیف)

بیت دوم ß   میهن ß   قافیه (من ß   ردیف)

سوختن ß   کنایه از نابود کردن

بسوزی و بدوزی ß   جناس

سر از تن جدا ساختن ß   کنایه از کشتن

تن و من ß   جناس

سر و تن ß   تناسب

دو بیت ß   موقوف المعانی

کلمه «من» در بیت دوم ß   واژه آرایی

حرف «ن» ß   واج آرایی

پیام:

عشق به میهن

 

من ایرانی ام آرمانم شهادت                  تجلی هستی است جان کندن من

قلمرو فکری:

من ایرانی هستم! آرزوی من شهادت است! مردن من نشانگر هستی من است.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

آرمان

آرزو، عقیده

تجلی

جلوه گری

بیت ß   3 جمله

قلمرو ادبی:

کندن ß   قافیه (من ß   ردیف)

جان کندن ß   کنایه از درگذشتن و مردن

حرف «ن» ß   واج آرایی

پیام:

ترغیب به شهادت

 

مپندار این شعله، افسرده گردد            که بعد از من افروزد از مدفن من

قلمرو فکری:

گمان نکن که عشق میان من و میهنم آتشی است که از بین می‌رود؛ زیرا پس از من از گور من  زبانه خواهد کشید.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

پنداشتن

تصور کردن

افروختن

روشن شدن

مدفن

جای دفن، گور

افسردن

سرد شدن، خاموش شدن، یخ بستن

بیت ß   3 جمله

قلمرو ادبی:

مدفن ß   قافیه (من ß   ردیف)

شعله ß   استعاره از عشق به میهن

افسرد و افروخت ß   تضاد

کلمه «من» ß   واژه آرایی

کلمه «از» ß   واژه آرایی

پیام:

جاودانگی عشق به میهن

 

نه تسلیم و سازش، نه تکریم و خواهش                       بتازد به نیرنگ تو، توسن من

قلمرو فکری:

نه تسلیم می‌شویم! نه سازش می‌کنیم! نه شما را گرامی می داریم و نه از شما خواهشی می کنیم! هستی من مانند اسب سرکشی است که به نیرنگ تو حمله خواهم کرد و فریب تو را نخواهد خورد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

سازش

کنار آمدن، آشتی

تکریم

گرامیداشت

خواهش

درخواست و التماس

تاختن

حمله کردن

نیرنگ

فریب

توسن

اسب سرکش

بیت ß   3 جمله

قلمرو ادبی:

توسن ß   قافیه (من ß   ردیف)

توسن ß   استعاره از هستی من یا میهن من

حرف «ن» ß   واج آرایی

پیام:

عدم سازش با دشمن

 

کنون رود خلق است، دریای جوشان                 همه خوشه خشم شد خرمن من

قلمرو فکری:

مردمی که مانند رود بودند اکنون مانند دریای جوشان شده اند و همۀ هستی من از خشم تو آکنده شده است.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

خلق

آفریده، مردم

خرمن

غلّه درو شده

بیت ß   2 جمله

ز دست بنده چه خیزد ß   پرسش انکاری

قلمرو ادبی:

خرمن ß   قافیه (من ß   ردیف)

رود خلق ß   اضافه تشبیهی

رود خلق، دریای جوشان است ß   تشبیه و اغراق

خرمن ß   استعاره از هستی

خوشه خشم ß   اضافه تشبیهی

خرمن من خوشه خشم شد ß   تشبیه و کنایه از افزایش و گسترش یافتن

حرف «خ» ß   واج آرایی

پیام:

خیزش برای ستیز با دشمن

 

من آزاده از خاک آزادگانم                      گل صبر می پرورد دامن من

قلمرو فکری:

من ایرانی ام! از سرزمین آزادگانم! هستی من گل صبر می پرورد و من همیشه بردبارم.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

پروردن

پروراندن

آزاده

ایرانی، آزادمرد، کسی که از اسارت بازمی گردد

بیت ß   3 جمله

قلمرو ادبی:

دامن ß   قافیه (من ß   ردیف)

خاک ß   مجاز از سرزمین

گل صبر ß   اضافه تشبیهی

دامن ß   استعاره از هستی

پیام:

ترغیب به بردباری

 

جز از جام توحید هرگز ننوشم               زنی گر به تیغ ستم گردن من

قلمرو فکری:

حتی اگر با تیغ ستمت گردن مرا بزنی، من فقط خداوند را می پرستم و یکتاپرستم می مانم.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

توحید

یکتاپرستی

بیت ß   2 جمله

قلمرو ادبی:

گردن ß   قافیه (من ß   ردیف)

جام ß   مجاز از نوشیدنی

جام توحید ß   اضافه تشبیهی

تیغ ستم ß   اضافه تشبیهی یا اضافه اقترانی

گردن زدن ß   کنایه از کشتن

حرف «ن» ß   واج آرایی

پیام:

یکتاپرستی


سایر مباحث این فصل